تحصیل زیادتی های لباس را مانع عبادت الهی نگرداند . اگر حق تعالی روزی را بر او فراخ گرداند، در خور آن بخورد و بپوشد و صرف نماید و به برادران مومن بدهد.
اگر روزی بر او تنگ شود ، قناعت نماید و به حرام و شبه خود را آلوده نکند ، چنانچه در حدیث معتبر از امام صادق (ع) منقول است که هرگاه خدا نعمتی به بنده ی خود کرامت فرماید و اثر آن نعمت بر او ظاهر شود، او را دوست خدا می نامند و یادکننده ی نعمت پروردگار خواهد بود .
در حدیثی دیگر از آن حضرت منقول است که هرگاه حق تعالی نعمتی به بنده کرامت فرماید ، دوست می دارد که اثر آن نعمت را بر او ببیند .
از حضرت امیرالمومنین (ع) منقول است که باید از برای برادر مومن خود زینت کنید چنانچه از برای بیگانه زینت می کنید که خواهید شما را به نیکو ترین هیئتی بیند .
به سند معتبر منقول است که حضرت علی بن موسی الرضا (ع) در تابستان بر روی حصیر می نشستند و در زمستان بر روی پلاس و در خانه جامه های گنده می پوشیدند و چون بیرون می آمدند ، برای مردم زینت می کردند .
از امام صادق (ع) منقول است که حق تعالی زینت و اظهار نعمت را دوست می دارد و ترک زینت و اظهار بد حالی را دشمن می دارد و دوست می دارد که اثر نعمت را در بنده ی خود ببیند . به اینکه جامه ی خود را خوشبو دارد ، خانه را نیکو دارد و ساحت های خانه را بروبد حتی آنکه چراغ پیش از فرو رفتن آفتاب روشن کردن ، فقر را زایل می کند و روزی را زیاد می کند .
از حضرت امیرالمومنین (ع) منقول است که حق تعالی جمعی را خلق کرده است که برای شفقت ، بر ایشان دنیا را تنگ کرده است و محبت دنیا را از ایشان برداشته است پس به سوی آخرت که حق تعالی ایشان را به سوی آن خوانده راغب گردیده اند و بر تنگی معاش و مکروهات دنیا صبر می کنند و مشتاقند با آنچه نزد خدا ست از کرامت ابدی و جان خود را در رضای خدا در باخته اند و آخر کار ایشان ، شهادت است . پس چون به شاءن آخرت روند ، حق تعالی از ایشان خشنود باشد و می دانند که مرگ راهی است که همه را در پیش است . پس توشه برای آخرت خود اندوخته اند و طلا و نقره جمع نکرده اند و جامه های گنده می پوشند و به قوت ضروری قناعت می نمایند و زیادتی ها را در راه خدا می دهند ، که توشه ی آخرت ایشان باشد و از برای رضای خدا با نیکان دوستی می کنند و از برای خدا با دشمنان ، دشمنی می کنند ، ایشانند چراغهای راه هدایت و ایشانند متنعّم به نعیم آخرت .
یوسف بن ابراهیم گوید که به خدمت حضرت ابی عبدالله (ع) رفتم و جامه های خز پوشیده بودم ، پرسیدم : چه می فرمایید در جامه ی خز ؟ فرمود که باکی نیست.
به درستیکه چون امام حسین (ع) شهید شد جامه ی خز پوشیده بود و چون حضرت امیرالمومنین (ع) عبد الله بن عباس را فرستاد که با خوارج نهروان سخن گوید بهترین جامه های خود را پوشید و به بهترین بوهای خوش خود را خوش بو کرد و بر بهترین اسبان سوار شد و به نزد ایشان رفت ، گفتند : تو از بهترین مردمی چرا لباس جبّاران را پوشیده و بر اسبان ایشان سوار شده ای؟
عبدالله بن عباس این آیه را خواند" قل من حرم زینه الله الّتی اخرج لعباده و الطیبات من الرّزق " یعنی بگو یا محمّد (ص) که کی حرام کرده است زینتی را که خدا برای بندگانش بیرون آورده است و روزی های طیب و نیکو را ، پس حضرت فرمود که جامه های نفیس بپوش و زینت کن که خدا نیکو است و نیکو را دوست دارد ، اما باید که از حلال باشد .
در حدیث معتبر وارد شده است که سفیان ثوری که از مشایخ صوفیه است به مسجدالحرام آمد و دید که حضرت امام جعفر صادق (ع) نشسته و جامه های پر قیمت نیکو پوشیده است ، گفت والله بروم و او را بر این جامه ها سرزنش کنم . پس نزدیک آمد و گفت : ای پسر رسول خدا (ص) و الله که پیغمبر چنین جامه ای نپوشیده و هیچ یک از پدرانت چنین جامه ای نپوشیده اند .
حضرت فرمود : پیغمبر(ص) در زمانی بودند که روزی بر مردم تنگ بود ، امروز بر مردم روزی فراخ است . سزاوارترین مردم به مصرف کردن نعمتهای خدا نیکانند، پس آیه ای که گذشت را بر او خواند و فرمودند که ما سزاوارترین مردمیم به تصرف در آنچه خدا عطا کرده است . ای ثوری این جامه را که می بینی برای مردم پوشیده ام پس دامن جامه را بالا کردند و به او نمودند جامه ی گنده که در زیر پوشیده بودند و فرمودند من این جامه ی گنده را برای خود پوشیده ام و این جامه های نیکو را برای مردم، پس دست زدند و جامه ی بالای سفیان را دور کردند او در زیر جامه ی گنده ، جامه ی نازکی پوشیده بود، فرمودند که جامه ی پایین را برای لذت نفس خود و جامه ی بالا را برای فریب مردم پوشیده ای .
در حدیث معتبر از عبدالله بن حلال منقول است که گفت : عرض کردم به خدمت حضرت امام رضا (ع) که چه بسیار خوش می آید مردم را از احوال کسانی که طعام های بد مزه و ناگوار میخورند و جامه های گنده می پوشند و اظهار شکستگی و خشوع می کنند ، فرمود که : مگر نمی دانی که حضرت یوسف پیغمبر و پیغمبر زاده بود و قباهای دیبای طلا باف می پوشید ، بر مجالس آل فرعون می نشست و حکم در میان مردم می کرد و مردم را با لباس او کاری نبود ، از او عدالت در حکم میخواستند . امام می باید که آنچه گوید راست گوید و هر گاه وعده کند، وفا کند و حکم به عدالت کند. خدا حلال را بر کسی حرام نکرده است پس خواندند این آیه را که : قل من حرّم زینه الله ...و بسیاری از اخبار مناسب این فصل را در کتاب عین الحیوه ایراد نموده ام(علامه محمد باقر مجلسی)